حکم مرتکب گناه کبیره نزد اهل سنت چیست؟ 


الحمدلله،

مرتکب گناه کبیره نزد اهل سنت فاسق یا ناقص الایمان است؛ چون مرتکب گناه کبیره می شود و بر آن اصرار می ورزد و آن را دست کم می گیرد، پس برای مرتکب گناه کبیره از عذاب الهی می ترسیم، بلکه برای او از نظر کفر و ارتداد هراس داریم، چون گناهان پیشاهنگ کفرند، گناهان در دل جای می گیرند و ایمان را ضعیف می کنند و انگیزه را برای ارتکاب امور حرام مانند زنا و مستی و موسیقی و تکبر و تجاوز بر مسلمین با کشتن و سرقت اموالشان و تهمت زدن به مسلمین و امثال آن، تقویت می کند. این گناهان را اگر کسی ادامه دهد حرکت قلب و جوارح به سوی طاعات ضعیف می شود، خواندن نماز، دادن صدقه و سایر عبادات برای فرد دشوار می شود. بدون تردید ارتکاب گناهان کبیره هشداری است برای دین گریزی و خروج از دین شاید منظور از اطلاق کلمه کفر بر بعضی از گناهان کبیره، یا نفی ایمان از مرتکبین آن همین است، چنانکه پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  می فرماید: «سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ کُفْرٌ» «نا سزا گفتن به مسلمان فسق و جنگیدن با او کفر است» بخاری (48)، و مسلم(64)

پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ  می فرماید: «لَا یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَهُوَ مُؤْمِنٌ »«زنا کار وقتی زنا می کند مؤمن نیست» بخاری (6772)، و مسلم (57).

پس ما می گوئیم: او ناقص الایمان است، یا می گوئیم: او به خاطر تصدیق و ایمان داشتن به خدا و روز قیامت و کتاب ها و پیامبران، مؤمن است؛ اما به خاطر ارتکاب گناه فاسق می باشد. فرقه خوارج در این مورد سختگیری نموده اند، از این رو مرتکب گناه کبیره را کافر شمرده اند.

معتزله مرتکب گناه کبیره را از ایمان خارج نموده و در کفر داخل نکرده اند؛ اما نزد آنها مرتکب گناه کبیره برای همیشه در دوزخ می ماند.

فرقه مرجئه، مرتکب گناه کبیره را کامل الایمان دانسته و گفته اند با وجود ایمان، ارتکاب گناه ضرری ندارد، همان طور که با کفر، اعمال نیک پاداشی ندارد، اما اهل سنت راه میانه را در پیش گرفته اند و مرتکب گناه کبیره را فاسق شمرده اند، و گفته اند: او در آخرت تحت مشیئت و خواست خداوند قرار دارد که او را ببخشد یا عذاب کند، و اگر به سبب گناه کبیره ای که مرتکب شده به دوزخ برده شود قطعاً بعد از پاک شدن با شفاعت شفاعت کنندگان یا با رحمت خداوند مهربان از دوزخ بیرون می آید.

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 اسفند 1392برچسب:پاسخگویی به سوال های شرعی-سوالات شرعی -سوالات دینی اهل سنت,گناه کبیره,حکم مرتکب گناه کبیره, | 14:4 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |

در حدیثی خواندم که پیامبر صلی الله علیه وسلم از مردی می خواهد که هرگاه زنش را درحال زنا دید چهار شاهد بیاورد، سوال من اینست : اگر در آن لحظه شاهدی نیافت چکار کند؟ آیا بیرون برود و چهار مرد را مطلع کند که همسرش الآن زنا می کند و آنها را ببرد تا شاهد زنایش باشند؟ آیا اینکار برای آدمی دشوار نیست؟ لطفا این مسأله را روشن کنید که چکار باید کرد؟

 

الحمدلله،

اثبات زنا یا بوسیله چهار شاهد عادل است، یا اعتراف شخص به اینکه زنا کرده است، زیرا هرگاه چنین جرمی ثابت شود بر مجرم مجازات تحمیل خواهد شد تا جائیکه اگر مجرم، محصن (ازدواج کرده) باشد سزایش سنگسار کردن است تا آنکه می میرد، از اینرو شارع حکیم در اثبات این جرم سخت گیری کرده و راه اثبات آنرا سهل و آسان قرار نداده است، تا مبادا ناموس و آبروی مردم تهدید شود.

الله متعال می فرماید : «وَاللَّاتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ» (نساء 15).

یعنی : «و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید».

و می فرماید : «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلاَتَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَداً وَ أُولَئِکَ هُمْ الْفَاسِقُونَ» (نور 4).

یعنی : «کسانی که به زنان پاکدامن نسبت زنا می‌دهند؛ سپس چهار شاهد نمی‌آورند؛ بدیشان هشتاد شلاق بزنید و هرگز گواهی دادن آنان را نپذیرید، و چنین کسانی فاسق هستند».

می فرماید : « لَوْلَا جَاءُوا عَلَیْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ یَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِکَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْکَاذِبُونَ» (نور 13).

یعنی : «چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند؟! اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند».

و مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت کرده که : «أَنَّ سَعْدَ بْنَ عُبَادَةَ رضی الله عنه قَالَ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنْ وَجَدْتُ مَعَ امْرَأَتِی رَجُلًا أَؤُمْهِلُهُ حَتَّی آتِیَ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ؟ قَالَ: نَعَمْ» مسلم (1498).

یعنی : «سعد بن عباده گفت : ای رسول خدا! اگر مردی را همراه زنم دیدم به (آن مرد) مهلت دهم تا چهار شاهد می آورم؟ فرمود : آری».

پس روشن شد که شارع حکیم گواهی چهار نفر را شرط لازم بر اثبات زنا قرار داده است، و قطعا تحقق این شرط بسیار سخت و دشوار است، و این بری صیانت از ناموس و آبروی مردم است، امام ابن قدامه می گوید : «الخرقی هفت شرط را برای گواهان زنا بیان کرده است، اولین آنها اینست که باید تعداد آنها چهار نفر باشند، و در بین اهل علم بر سر این شرط اجماع هست و هیچ اختلافی نیست..» "المغنی" (9/65) .

 

نکته بعد اینکه : حال مرد با همسرش در مقایسه با دیگران اندکی متفاوت است، شوهر صاحب بستر است، و انسان عاقل همسرش را بدون دلیل متهم نمی کند، زیرا اتهام وارد کردن بر ناموسِ خود، برای خود او و فرزندانش ننگ و عار است. علاوه بر این؛ شوهر از همسرش چیزهایی می داند و از چیزهایی اطلاع می یابد که غیر او آنرا نمی داند و اطلاع نمی یابد، و لذا ممکن است بر چیزی از همسر خود اطلاع یابد درحالیکه دیگران هرگز با آن روبرو نشوند، این از یک سو.. از سوی دیگر؛ در جنایتی که همسر مرتکب می شود شوهر حق و حقوقی دارد، زیرا او ناموس و شرف و آبروی شوهرش را مورد هتک و بی حرمتی قرار داده است.

برای همین شارع هر دو جانب را مراعات نموده است : از یک سو برای ثبوت زنا گواهی چهار مرد بالغ و عادل را شرط قرار داده است، در غیر اینصورت بر کسی که بدون این شرط یا اعتراف شخص به زنا اتهامی وارد کند، حد قذف بر او جاری می شود، حتی اگر زوج هم باشند - یعنی در این شرط تفاوتی بین زوجین با دیگران قائل نشده است - و از آنسو به دلیل خصوصیتی که در ارتباط با زوجین گفتیم، اگر مرد نتواند چهار شاهد بر اثبات ادعایش مبنی بر زنای همسرش بیاورد، می تواند لعان کند، یعنی شارع راه خروجی برای زوج نهاده که برای غیر او این راه وجود ندارد، و آن اینکه : اگر مردی همسرش را بر زنا بگیرد یا ببیند یا به زنا متهم کند و همسر حاضر به اقرار و اعتراف نشود، او می تواند با همسر خود ملاعنه کند و بعد از آن از وی جدا شود. خداوند متعال می‌‌فرماید : «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلاَّ أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَات بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنْ الصَّادِقِینَ * وَ الْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِنْ کَانَ مِنْ الْکَاذِبِینَ * وَ یَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَنْ تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنْ الْکَاذِبِینَ * وَ الْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَیْهَا إِنْ کَانَ مِنْ الصَّادِقِینَ» (نور 6 - 9).

یعنی : «کسانی که زنان خود را متهم (به زنا) می‌کنند و جز خودشان شاهدانی ندارند، هر یک از ایشان باید چهار مرتبه خدا را گواه گیرد که راستگو هستم. و در پنجمین مرتبه (باید بگوید) لعنت خدا بر او باد اگر دروغگو باشد، و اگر زن چهار بار خدا را به گواه گرفت (و سوگند بخورد) که شوهرش (در اتهامی که به او می‌زند) دروغگو است عذاب (رجم) را از او دفع می‌نماید، ودر مرتبه پنجم (باید بگوید که) نفرین خدا بر او باد اگر شوهرش راست بگوید».

هرگاه زن و شوهر ملاعنه کردند، با لعنت کردنشان احکام زیر اجرا شود :

1- جدایی بین آن دو .

2- تحریم أبد (یعنی تا ابد نمی توانند با هم زندگی کنند) .

3- زن لعان کننده با لعان مستحق مهریه‌اش می‌گردد.

4- اگر شوهر انتساب جنین یا بچه بدنیا آمده را به خود نفی کند، به زن سپرده می شود.

آری‌! حکم‌ مردی‌ که‌ به‌ زنش‌ تهمت‌ زنا می‌زند و اقامه‌ بینه‌ (آوردن‌ گواه) هم ‌بر وی‌ دشوار است‌، این‌ است‌ که‌ باید با زنش‌ ملاعنه‌ کند، یعنی‌ زنش‌ را نزد حاکم (قاضی) حاضر کرده‌ و علیه‌ وی‌ ادعا کند سپس‌ حاکم‌ او را به‌ ترتیب‌ فوق‌ سوگند دهد و چون‌ این‌ گواهی‌ها با سوگند اجرا شد، میان‌ آنها جدایی‌ به‌ عمل‌ می‌آید و زن‌ بر وی‌ حرام‌ ابدی‌ گردیده‌ بر زن‌ حد زنا نیز جاری‌ می‌شود، مگر در یک ‌صورت‌ و آن‌ این‌ است‌ که : چهار بار خدا را به گواه بگیرد و سوگند بخورد که شوهرش در اتهامی که به او می‌زند دروغگو است رجم را از او دفع می‌نماید، ودر مرتبه پنجم باید بگوید که نفرین خدا بر او باد اگر شوهرش راست بگوید.

و اما سبب نزول آیه فوق، در واقع پاسخ سوال شماست، از ابن عباس رضی الله عنه روایت است : «هلال بن امیه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم همسرش را متهم کرد که با شریک بن سحماء زنا کرده، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «الْبَیِّنَةُ أَوْ حَدٌّ فِی ظَهْرِکَ» «باید دلیل بیاوری وگرنه حد بر پشتت جاری می‌شود»، گفت : ای رسول خدا! آیا اگر کسی از ما مردی را روی همسرش دید، می‌رود و شاهد پیدا می‌کند؟! پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «الْبَیِّنَةُ أَوْ حَدٌّ فِی ظَهْرِکَ»، شاهد وگرنه حد بر پشتت جاری می‌شود، هلال گفت : قسم به ذاتی که تو را به حق مبعوث کرده است من راستگو هستم، و حتماً خداوند آیه‌ای نازل خواهد نمود و پشت مرا از حد نجات خواهد داد، پس جبرئیل فرود آمد و آیه : «وَالَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ فَقَرَأَ حَتَّی بَلَغَ إِنْ کَانَ مِنْ الصَّادِقِینَ»بر پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل کرد، پیامبر صلی الله علیه وسلم رفت و به دنبال آن زن فرستاد، هلال آمد و شهادت داد، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ أَنَّ أَحَدَکُمَا کَاذِبٌ ، فَهَلْ مِنْکُمَا تَائِبٌ؟» «خداوند می‌داند که یکی از شما دروغ می‌گوید آیا کسی از شما هست که توبه کند؟»، سپس آن زن بلند شد و شهادت داد، و چون نوبت پنجم شد او رانگه داشتند وبه وی گفتند : این کار لعنت را بر تو واجب می‌کند، ابن عباس گفت : آن زن کمی درنگ کرد و روی گردانید بطوریکه گمان کردیم از لعان پشیمان می‌شود (و اقرار می‌کند)، سپس گفت : بعد از این آبروی خویشاوندانم را نمی‌برم و رفت، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود : «أَبْصِرُوهَا ؛ فَإِنْ جَاءَتْ بِهِ أَکْحَلَ الْعَیْنَیْنِ سَابِغَ الْأَلْیَتَیْنِ خَدَلَّجَ السَّاقَیْنِ ، فَهُوَ لِشَرِیکِ بْنِ سَحْمَاءَ» «نگاه کنید اگر بچه‌اش متولد شد و چشمهای سیاه، باسنهای بزرگ، و پاهای پرگوشت داشت، بدانید که آن بچه از شریک بن سحماء است» وقتی بچه را به دنیا آورد به او نگاه کردند و دیدند که به همان شکلی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم توصیف کرده بود، فرمود : «لَوْلَا مَا مَضَی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ لَکَانَ لِی وَلَهَا شَأْنٌ» اگر به خاطر حکم کتاب خدا نبود که طبق آن، لعان اجرای حد را از زن رفع می‌کند، می‌دانستم با او چه کار کنم» بخاری (4747) .

والله اعلم

وصلی الله علی نبینا محمد وعلی اله وصحبه وسلم

سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: اگر مردی ببیند که همسرش درحال زنا کردن است، چکار کند؟ ، ،
برچسب‌ها:

من 22 سال دارم یه خواستگار دارم که پسری مذهبی است البته تو اینترنت با هم اشنا شدیم منم دختری مذهبیم و همیشه دوست داشتم با پسری با ایمان و غیرتی ادواج کنم تقریبا 3 ماه از اشنایی ما میگذرد چند باری قرار شد همدیگر را ببینیم ولی به خاطر یه سری مشکلات نتونستیم اون پدرش فوت کرده و عین خودم 22 سال دارد کلا سرپرستی یک خانواده ی 4 نفری بر عهده ی اوست تو این مدت که با هم حرف زدیم اخلاقش دستم اومده اون زیادی سختگیره و تند میگیره خودشم میگه که من سختگیرم و نمیتونم عوض بشم به من میگه من تا به امروز به خواهرم که 3 سال از خودش بزرگتره اجازه ندادم موبایل داشته باشه چون تحمل ندارم ببینم داره با یه نفر حرف میزنه یا مزاحم داره میگه اگه تو هم بیایی گوشیتو ازت میگیرم یا میگه منی که تا الان تو خانواده ای بزرگ شدم که تا حدی ازادی داشتم و همیشه کارای خودمو خودم انجام دادم حتی اگه تو بیرون از خونه باشه حق ندارم بعد از ازدواج از خونه برم بیرون مگر اینکه همراه خودش باشه یا حق ندارم تو بیرون از خونه کار کنم البته ناگفته نماند من الان دانشجوی ترم 6 هستم خونوادم ام انتظار دارن این درس خوندنم بیفایده نمونه و تو بیرون کار کنم ولی این پسر با کار زن تو بیرون به شدت مخالفه میگه زن نباید تو بیرون باشه نامحرم هر لحظه دنبالشه و مردم چیز خوبی نمیگن و این برای شوهر خیلی دردناکه یا میگه تو حق نداری ارتباط اجتماعیت زیاد باشه من تحمل ندارم.

خلاصه نمیدونم داره زیادی سختگیری میکنه یا تو دین مقدس اسلام زن واقعا باید اینطوری باشه عزیزان من دوست دارم درست همون طور که دین برای زن حق زندگی گذاشته و براش راهو نشون داده زندگی کنم حالا هر طور که باشه .

از شما میخوام راهنماییم کنید ایا حرفای این پسر سختگیریه یا درسته؟ ایا من از نظر قران و خدا اجازه دارم تو بیرون کار کنم ؟ اجازه دارم موبایل داشته باشم؟ اجازه دارم هر وقت لازم شد تنهایی بیرون برم؟ اجازه دارم تو همه ی مسائل مربوط به زندگیمون تو تصمیماش دخالت کنم؟ چون اون میگه تو نباید زیاد تو کارای من دخالت کنی تصمیم همیشه با منه تو میتونی مشاوره کنی ولی تصمیم گیری نه ، احساس میکنم چون از بپگی که پدرش فوت کرده سرپرست خونواده بوده دوست داره همیشه قدرت داشته باشه و حکومت کنه تا امروز که اینطوری خودشو به من نشون داده من باید همیشه بهش بله چشم بگم ولی من زندگی میخوام نه بردگی و نوکری خواهش میکنم راهنماییم کنید.

 

 

الحمدلله،

از اینکه شما خواهر گرامی ابراز علاقه کردید تا راهنمایی دین را درباره زن مسلمان بدانید، و ابراز دوستی کردید که بر اساس شریعت عمل کنید، این خود جای حمد و شکر الهی دارد و امید است الله متعال راه درست را بر شما نمایان ساخته و در عمل نیز شما را توفیق بفرماید، فراموش نکنیم که هدف از زندگی ما در این دنیا توجه بیش از حد به امورات دنیوی نیست، بلکه دنیا، دار آزمایش و امتحان است نه سرای بقاء، پس قطعا یک انسان عاقل از کمبودها و کاستیهای دنیوی ناامید و ناراحت نمی شود بلکه می کوشد که توشه ای برای آخرتش مهیا کند.

ما با توجه به مطالبی که شما برای ما نوشتید نکاتی را ذکر می کنیم و امید است مورد توجه شما قرار بگیرد.

اول: باید بدانیم که یک دختر و پسر مسلمان نامحرم با همدیگر ارتباط برقرار نمی کنند، چه دیداری باشد یا تلفنی یا اینترنتی، و شما ظاهرا از طریق اینترنت رابطه داشتید که این امر شایسته دو مسلمان نبود و حتی قصد ارتباط دیداری داشتید، که به شما یادآوری می کنیم این اعمال مخالف با شرع هستند. شما که اکنون قصد ازدواج دارید باید از طریق خواستگاری رسمی و با اطلاع و حضور خانواده ها با هم درباره زندگی آینده سخن بگوید، اما در خلوت سخن گفتن شرعی نیست، و ارتباط اینترنتی در حکم خلوت کردن است، و پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ما خلا رجل بامرأة إلا کان الشیطان ثالثهما» (روایت امام احمد 26/1).

 یعنی: هیچ مردی نیست که با زن (نامحرمی) خلوت کند مگر اینکه شیطان شخص سوم بین آنها خواهد بود (تا آنها را وسوسه کند).

پس اکنون شما نباید بیش از این به این رابطه تداوم بخشید و اگر قصد ازدواج دارید باید با اطلاع و حضور خانواده ها با هم سخن بگوئید.

دوم: استفاده زنان از موبایل بستگی به طرز استفاده آنها دارد؛ اگر از در نیفتادن در فتنه در امان هستند و توانایی مقابله با مشکلات آنرا دارند، ایرادی ندارد که زنان از موبایل استفاده کنند. مثلا بیشتر گوشی ها سیستم فیلترینگ دارند و زن مسلمان می تواند برای در امان ماندن فقط یکسری از شماره تلفنهای نزدیکان و خانواده خود را به گوشی معرفی کند تا فقط این شماره ها اجازه تماس داشته باشند. بنابراین اگر زن مسلمان بگونه ای امن از موبایل استفاده کند و از خطرات آن در امان باشد، می تواند از موبایل استفاده کند.

سوم: بیرون رفتن زن به بازار و یا مکانی خارج از خانه باید همراه با دو شرط باشد:

1- شوهرش مطلع و راضی باشد.

2- همراه با یک محرم باشد.

با رعایت این دو مورد زن می تواند با رعایت حجاب کامل بیرون رود و کارهای خود را انجام دهد.

چهارم: کارکردن زن در بیرون خانه جایز نیست مگر آنکه دو مورد زیر وجود داشته باشد:

1- زن کسی را ندارد که نفقه اش را تامین کند و مجبور است برای امرار معاش در بیرون کار کند.

2- و یا اگر مشکل امرار معاش ندارد، بشرطی که در یک محیط کاملا زنانه کار و اشتغال یابد جایز است.

پس اگر شما بعنوان یک دختر مسلمان در آینده در یک محیط کاملا زنانه – مانند مدرسه دخترانه – مشغول شدید شرعا مرتکب حرام نشدید مگر آنکه شوهرتان راضی نباشد که در آنصورت رضایت شوهر ارجحیت دارد، زیرا اطاعت از شوهر واجب است و پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: «إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قیل لها ادخلی الجنة من أی أبوابها شئت». صحیح ابن ماجه (660).

یعنی: «اگر زن نمازهای پنجگانه را بجا آورد و روزه رمضان را بگیرد و از زنا و فحشا دوری کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته می‌شود از هر دری از درهای بهشت که می‌خواهی داخل شو».

پس کسب رضایت شوهر در کار بیرون منزل لازم است، و بدانید که زندگی نیک و پسندیده آنست که زوجین با هم تفاهم و نسبت به هم خشنود باشند، نه آنکه با درگیری و اختلاف با هم زندگی خود را ادامه دهند، اگر واقعا اشتغال زن در بیرون منزل باعث اختلاف خانوادگی می شود قطعا یک زن مسلمان برای تداوم زندگی خود از کارش چشم پوشی می کند و یک ارزش را فدای ارزش بزرگتری می کند.

پنجم: دخالت و نظر دادن زن در خانواده امری نیک و پسندیده است، بشرطیکه افراط و تفریط نشود، اما از آنجائیکه الله متعال مرد را سرپرست خانواده کرده است، لذا اگر احیانا در تصمیم نهایی شوهر نظر همسرش را نپسندید، زن نباید بخاطر آن ایجاد اختلاف کند  بلکه به تصمیم شوهرش احترام بگذارد تا بنیان خانواده سست و ضعیف نشود و اتحاد و همبستگی بین اعضای خانواده مستحکم تر شود. الله متعال می فرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاء » (نساء 34).

یعنی: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند.

اینکه زن به تصمیم نهایی توسط شوهرش احترام می گذارد و از شوهرش در معروف اطاعت می کند، این نوکری نیست، بلکه این اطاعت از امر شریعت است که اطاعت از شوهر را واجب گردانیده است، باید با این دید به قضیه نگاه کنید که اطاعت شما از شوهرتان – در معروفات – در حقیقت لبیک گفتن به حدیث زیر است:

«إذا صلت المرأة خمسها، و صامت شهرها، و حفظت فرجها، و أطاعت زوجها، قیل لها ادخلی الجنة من أی أبوابها شئت». صحیح ابن ماجه (660).

یعنی: «اگر زن نمازهای پنجگانه را بجا آورد و روزه رمضان را بگیرد و از زنا و فحشا دوری کرده و از شوهرش اطاعت کند به او گفته می‌شود از هر دری از درهای بهشت که می‌خواهی داخل شو».

آنگاه است که زن می تواند امیدوار باشد که در قیامت مشمول رحمت و مغفرت الهی قرار گیرد و بهشت را نصیب خود کند.

شریعت اسلام در خانواده یک سرپرست گذاشته تا بنیان خانواده را مستحکم کند، و اطاعت سایر اعضاء از سرپرست خانواده باعث تداوم و سلامت خانواده خواهد شد و از فروپاشی جلوگیری می کند، همانگونه که یک رهبر خوب در یک کشور منجر به پیشرفت آن ملت خواهد شد بشرطیکه مردمان آن ملت بر علیه حاکم خود شورش و نافرمانی نکنند مگر در معصیت و گناه که نباید اطاعت شود.

این نکاتی بود که باتوجه به مطالب شما ذکر کردیم، در آخر به شما خواهر محترم توصیه می کنیم که هیچگاه دین و اوامر شریعت را فدای تمایلات نفسانی نکنید چرا که ما و شما در آزمایش هستیم و هرکس به امر شریعت پایبند باشد راه نجات را پیموده است.

و سخت گیری آن مرد شاید بخاطر ناملایمات و مشاهدات اجتماعی وی باشد که وی را به آن سمت کشانیده است هرچند بیشتر نظرات او صحیح است اما با لفظی تند بیان کرده، و یا بعضی از نظریاتش که هرچند شریعت ممنوع نکرده اما اگر او شوهر شما شود و باز بر آن خواسته ها اصرار بورزد شما باید بخاطر اطاعت از شوهر به خواسته های او جامه عمل بپوشانید تا هم از فروپاشی خانواده جلوگیری شود و هم به حدیث فوق عمل کرده باشید.

ما به اینگونه مردها توصیه می کنیم که مواردی را که شریعت منع نکرده بر زنان سخت نگیرند، و سعی کنند با اتخاذ تدابیری بر بعضی از نگرانی های خود فایق آیند تا بر زن و فرزندانشان فشار وارد نشود.

 

والله اعلم

وصلی الله وسلم علی محمد وعلی آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلی یوم الدین

شکلک های محدثه

ابزار و قالب وبلاگ :: تم ویوز

ابزار امتیاز دهی

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: خواستگارم درباره داشتن موبایل، و رفتن به بیرون خانه و اشتغال، و شرکت دادن زن در تصمیمات زندگی سختگیری می کند ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 24 اسفند 1392برچسب:پاسخگویی به سوال های شرعی-سوالات شرعی -سوالات دینی اهل سنت,خواستگارم درباره داشتن موبایل, و رفتن به بیرون خانه و اشتغال, و شرکت دادن زن در تصمیمات زندگی سختگیری می کند, | 13:57 | نویسنده : عبدالوارث ملازهی |
اسباب انحراف جوانان از دین چیست؟

 

الحمدلله،

انحراف جوانان از دین عوامل زیادی است: مهم ترین عوامل دین گریزی جوانان: نداشتن علم و آگاهی، جهل نسبت به حقیقت اسلام و محاسن دینی، عدم توجه به قرآن کریم و کمبود مربی هایی که که دارای علم و توانایی بر شرح حقیقت اسلام برای جوانان باشند و بتوانند محاسن دین را بیان کنند و اهداف آن را توضیح دهند و خیری را که اسلام در دنیا و آخرت به دنبال دارد به صورت مشروح بیان کنند.

عوامل دیگری نیز در این زمینه دخیل هستند: از قبیل محیط، رادیو و تلویزیون، سفر به خارج، و نشست و برخاست با افرادی که دارای عقاید باطل و اخلاق منحرف و جهل مرکب هستند؛ و بقیه ی عواملی که آن ها را از اسلام گریزان می کند و به الحاد و بی بند و باری تشویق می نماید.

 بسیاری از جوانان فاقد علوم مفید و عقیده ی صحیح هستند و از طرفی طوفانی از تردیدها و شبهات و تبلیغات گمراه کننده و هوسهای فریبنده به سوی آن ها سرازیر است، بنابر این در نتیجه آن ها منحرف شده و از هر آنچه به اسلام منسوب است متنفرند. در این مورد چه زیبا گفته اند:

أتانِی هَوَاها قَبل أن أَعرِفَ الهَوَی                   فَصَادَفَ قَلباً خَالِیاً فَتَمَکَّنا

 (سراینده قیس ابن ملوح عامری ( مجنون لیلی ) متوفای 68 هه است .)

عشق او قبل از آن که عشق را بشناسم نزدم آمد و با قلبی خالی رو به رو شد و در آن جای گرفت.

 رساتر و راست تر و بهتر از این فرموده الهی است که می فرماید: « أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا (43) أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا (44) فرقان »

[ آیا کسی را که هوای نفس خویش را معبود خود قرار داده دیده ای آیا تو بر او نگهبان خواهی بود. یا فکر می کنی که بیشتر آن ها می شنوند یا می فهمند؛ نیستند آن ها مگر همچون چهارپایان بلکه گمراه تر از آنان هستند.]

بنده بر این باورم که راه درمان مشکلات فکری، اعتقادی و اخلاقی این جوانان، بر اساس نوع بیماری، متنوع است.

مهمترین راههای معالجه ی دین گریزی جوانان

مراجعه به قرآن کریم و سیره ی نبوی. انتخاب معلمان و مربیان دلسوز و آگاه به معرف دینی و نیکوکار. انتخاب مجریان، مدیران و مسئولین آگاه، دلسوز و نیکوکار. انتخاب افرادی شایسته و با لیاقت و درایت لازم، به عنوان بازرس و بازپرس. ممانعت جوانان از سفرهای خارجی به بلاد کفر؛ مگر برای ضرورت. اصلاح دستگاههای تبلیغاتی و رسانه های گروهی در کشورهای اسلامی از اخلاق غیر اسلامی و بی بند و باری و اشاعه ی فساد. اگر مسئولین امر در ادعای خویش مبنی بر اسلام خواهی و توجه به ملت به ویژه جوانان دارای صداقت هستند، باید به اصلاح این امور اقدام نمایند. تبلیغ اسلام و نشر فرهنگ اصیل آن. تلاش در راستای بیداری اسلامی، با استفاده از امکانات وسایل جدید. تربیت دعوتگران و سخنرانان توانا. 

از خداوند می خواهم که بر ما منت بگذارد و رهبران مسلمین را اصلاح کند و به آنان توفیق دهد تا آگاهی دینی داشته باشند و به دین تمسک جسته و از آنچه با اسلام مخالف است دوری گزینند و با صداقت و اخلاص و تلاش های مستمر با عوامل فساد مبارزه کنند؛ بیگمان خداوند شنوای نزدیک است. 

ابزار و قالب وبلاگ :: تم ویوز

ابزار امتیاز دهی

ارشادآنلاین
سایت حوزه علمیه امام ابوحنیفه(رح)دزک
مژده به اهل سنت
افتتحاح سایت ارشادآنلاین
سایت اهل سنت وجماعت شهرستان سراوان

موضوعات مرتبط: اسباب انحراف جوانان از دین چیست؟ ، ،
برچسب‌ها:

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • کینگ بلگ